فردا روز توست...
تو که ترجمان صبحی به ترنم و ترانه
لب زخم دیده بگشا صف انتظار بشکن
شاید آنچه را می نویسم تنها تو بخوانی، اما شادم که برای تو می نویسم، هوای دلم چون دوران انتظارت ابری است و بارش باران است که شاید ابرها را به کناری بزند و آفتاب، چون روی زیبایت با زمینیان کوی انتظار به شادی عشق بازی کند...


+ نوشته شده در دوشنبه نوزدهم بهمن ۱۳۸۸ ساعت 19:39 توسط علی حسین پور
|
گویند در تورات در ستایش علی ،از وی به نام ایلیا یاد شده است پس نام ایلیا را برگزیدم تا علی و آل علی را به بلندای تاریخ ستوده باشم . به امید دیدن روی یوسف گمگشته ...